داستان فیلم
وقتی دشمن شیطانی آنها پس از 16 سال دوباره ظاهر می شود، گروهی از انقلابیون سابق دوباره متحد می شوند تا دختر یکی از خودشان را نجات دهند.
وقتی دشمن شیطانی آنها پس از 16 سال دوباره ظاهر می شود، گروهی از انقلابیون سابق دوباره متحد می شوند تا دختر یکی از خودشان را نجات دهند.

سلام رفیق! اگه دنبال یه فیلم اکشن و درام سیاسی پر سروصدا هستی که هم مغزت رو به کار بندازه و هم آدرنالین خونت رو ببره بالا، باید بگم «یک نبرد پس از دیگری» همون چیزیه که منتظرش بودی. این فیلم که تازهترین اثر پل توماس اندرسن (Paul Thomas Anderson) نابغه است، با بازی لئوناردو دیکاپریو (Leonardo DiCaprio)، یه ترکیب عجیب و غریب از اکشن نفسگیر، طنز تلخ و یه دنیا مفهوم عمیق درباره آرمانهای از دست رفته رو به خوردت میده. اندرسن اینبار رفته سراغ رمان «واینلند» (Vineland) توماس پینچن، ولی خب معلومه که داستان رو حسابی برای امروز و حال و روز جامعه ما آپدیت کرده. این فیلم فقط یه سرگرمی نیست؛ یه جور فراخوان برای فکر کردنه که میخوایم درباره گذشتهمون چیکار کنیم. آمادهای با من یه شیرجه عمیق بزنی تو دنیای پر رمز و راز این فیلم؟ بزن بریم!
تصور کن یه روز صبح از خواب بیدار میشی و میبینی تمام گذشتهای که سالها سعی کردی خاکش کنی، دوباره اومده سراغت! داستان فیلم درباره باب فرگوسن (با بازی دیکاپریو) هست، یه انقلابی سابق که معروف به «گتو» پت کالهون بوده و حالا با دختری مستقل و باهوش به اسم ویلا (Chase Infiniti) یه زندگی آرام و به دور از چشم همه در پیش گرفته. باب تمام تلاشش رو میکنه تا از اون گذشتهی افراطی و پرخطر دور بمونه، اما مگه گذشته دست از سر کسی برمیداره؟ دقیقاً وقتی دشمن قدیمی و خبیث باب، یعنی سرهنگ استیون جی. لاکجا (با بازی فوقالعاده شان پن) بعد از ۱۶ سال دوباره پیداش میشه و ویلا رو میدزده، زندگی باب زیر و رو میشه. باب چارهای نداره جز اینکه دوباره کلاه و عینک آفتابیش رو بذاره و سراغ رفقای انقلابی قدیمیش بره تا دخترش رو نجات بده. اینجا دیگه فقط یه گروگانگیری نیست، یه نبرد تمام عیار بین آرمانهای جوونی و واقعیت تلخِ امروز… نبردی پس از نبردی دیگر!
اندرسن که استاد نمادگراییه، اینجا هم سنگ تموم گذاشته. عینکهای آفتابی و پوشش خاص باب (که منتقدها رو یاد «دود» فیلم لبوفسکی بزرگ انداخته!) یه جور ماسکه؛ یه نقاب برای پنهان کردن هویت انقلابی سابقش. «نبرد» در عنوان فیلم فقط درگیری فیزیکی نیست، بلکه نبرد درونی باب با وجدانشه، نبرد بین عشق پدری و وظایف سیاسیش. حتی حضور موسیقی جانی گرینوود (Jonny Greenwood) یه فضای مالیخولیایی و پر از اضطراب به فیلم داده که عمق روانی داستان رو چندین برابر میکنه. کلاً اندرسن دوست داره مخاطب رو وسط یه جریانی پرت کنه که درکش میکنی، اما حس میکنی هنوز یه چیزایی پنهان مونده.
از نظر اجتماعی، فیلم یه نگاه انتقادی و تلخ به آمریکا بعد از دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادیه؛ جایی که آرمانها به بنبست رسیدن و دولتهای بزرگ تونستن همه چیز رو خنثی کنن. شخصیت باب با اون حالت پارانوییدش، نمادی از سرخوردگی و فرسایش روحی انقلابیونیه که دیدن مبارزهشون به جایی نرسید. از نظر روانشناختی، این فیلم یه مطالعه موردی روی آدمیه که مجبور میشه دوباره به هویت «جنگجو»ی خودش برگرده، اون هم نه برای آرمانهای بزرگ، بلکه برای یه چیز کاملاً شخصی: نجات دخترش. این کشمکش نشون میده که پیوندهای خانوادگی چقدر میتونن قویتر از هر ایدئولوژی سیاسی باشن.
منتقدان سینمایی حسابی از خجالت این فیلم در اومدن و بیشترشون اون رو تحسین کردن! خیلیها گفتن که این فیلم نه تنها بهترین کار اکشن و پرخرج پل توماس اندرسن تا به امروز بوده، بلکه یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۲۵ هم هست. روزنامه ورایتی نوشت که «اندسرسن با بودجه بلاکباستری، سینمای مؤلف ساخته» و هالیوود ریپورتر هم از اجرای دیکاپریو به عنوان «یکی از بهترینهای دوران کاریاش» یاد کرده. البته، عدهای هم بودن که ریتم نسبتاً کُند فیلم در بخشهایی رو نپسندیدن و گفتن برای یه فیلم اکشن، زیادی عمیق شده. اما در کل، فیلم «یک نبرد پس از دیگری» یک شاهکار تحسینشده محسوب میشه که در IMDb هم امتیاز بالایی کسب کرده و حتی در لیست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ این سایت هم جای گرفته (رتبه ۱۴۹).
خلاصه بگم، فیلم «یک نبرد پس از دیگری ۲۰۲۵» یه اکشن هیجانانگیز ساده نیست؛ یه سفر پر پیچ و خم به قلب گذشته، سیاست و پیوندهای خانوادگیه. پل توماس اندرسن با کمک بازیگرهای فوقالعادهاش، یه فیلم ساخته که هم پر از صحنههای دیدنیه و هم یه عالمه حرف برای گفتن داره. اگه دنبال یه فیلم میگردی که بعد از تموم شدنش، تا چند روز ذهن و درگیر کنه، حتماً این فیلم رو تو لیست تماشات بذار. میخوای بدونی بالاخره باب فرگوسن میتونه هم دخترش رو نجات بده و هم با گذشتهاش کنار بیاد؟ باید خودت ببینی!
این فیلم یه ترکیب هیجانانگیزه! در اصل اکشن-هیجانانگیز (Action Thriller) محسوب میشه، اما المانهای قوی درام سیاسی، کمدی سیاه، و حتی جنایی هم توش دیده میشه.
با توجه به اینکه فیلم شامل سکانسهای قوی اکشن، خشونت، و مضامین بزرگسالانه (مثل ایدئولوژیهای سیاسی و مصرف مواد) است، به احتمال زیاد ردهبندی سنی R (بزرگسال) یا معادل اون رو دریافت کرده و برای تمام گروههای سنی، به خصوص کودکان، توصیه نمیشه.
اگه کارهای قبلی پل توماس اندرسن مثل ذاتاً ناپاک (Inherent Vice) رو دوست داشتید (به خاطر فضای پارانویید و طنز تلخ)، یا از فیلمهای اکشن-سیاسی مثل کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان (Captain America: The Winter Soldier) یا سه روز کندور (Three Days of the Condor) خوشتون اومده، احتمالاً از دیدن این فیلم هم لذت میبرید. البته سبک و سیاق خود اندرسن همیشه یه امضای خاص داره که کمتر شبیه چیز دیگهایه.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.